پرسان
ثبت نام
راهنما
دانلود اپلیکیشن
فارسی هشتم -
بازگشت
فائزه
فارسی هشتم
.
یه داستان کوتاه بگین که توش حسن و حسین علی ،زهرا و بیمار باشه تاج میدم اگر هر کسی بگه لطفا تاااج میدممم😭😭
جواب ها
ARMITA🤡🎀
فارسی هشتم
حسن و حسین و علی و زهرا با هم رفتن تو اتاق و بیمار ایدز گرفتن
setayesh
فارسی هشتم
حسن و حسین برادر هستند.علی داماد حسن است.زهرا دیروز آنفلوآنزا گرفت و بیمار شد
جواب معرکه
𝑬𝒍𝒊𝒂𝑹𝒂𝒛𝒂𝒗𝒊.𝟐
فارسی هشتم
در یک روستای کوچک، پنج دوست به نامهای حسن، حسین، علی، زهرا و بیمار زندگی میکردند. این دوستان همیشه با هم بودند و هر روز ماجراهای جدیدی را تجربه میکردند. یک روز، حسین به دوستانش گفت: 'بیایید به جنگل برویم و کمی ماجراجویی کنیم.' همه با خوشحالی پذیرفتند و به سمت جنگل راه افتادند. در جنگل، آنها با درختان بلند و پرندگان زیبا روبرو شدند. حسن به همه گفت: 'بیایید یک چادر بزنیم و شب را در اینجا بگذرانیم.' دوستانش هم موافقت کردند. در طول روز، آنها بازی کردند و از طبیعت لذت بردند. اما وقتی شب شد، هوا سرد شد و آنها تصمیم گرفتند که دور آتش بنشینند و قصه بگویند. زهرا داستانی از یک پری دریایی تعریف کرد که همه را مجذوب کرد. اما ناگهان، صدای عجیبی از دور شنیده شد. علی گفت: 'این صدا چیست؟' دوستان ترسیده بودند. حسن پیشنهاد داد که بروند و ببینند چه خبر است. وقتی به سمت صدا رفتند، متوجه شدند که یک حیوان کوچک و زخمی در کنار درخت نشسته است. بیمار، که همیشه به حیوانات علاقه داشت، جلو رفت و گفت: 'ما باید به این حیوان کمک کنیم.' دوستانش همگی موافقت کردند. آنها حیوان را به چادر آوردند و با دقت به آن غذا دادند و زخمهایش را پانسمان کردند. صبح روز بعد، حیوان بهبود یافته بود و با شادی اطراف آنها میچرخید. حسین گفت: 'ما نه تنها یک روز خوب را گذراندیم بلکه یک دوست جدید هم پیدا کردیم.' دوستان با خوشحالی به خانه برگشتند و از آن روز به بعد، هر بار که به جنگل میرفتند، آن حیوان کوچک را هم با خود میبردند. دوستی و محبت آنها نه تنها باعث نجات یک جانور شد بلکه دوستیشان را نیز مستحکمتر کرد.
سوالات مشابه
لیست سوالات مشابه